کد مطلب:50456 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:222
«اذا تغیر السلطان تغیر الزمان.»[1] . هر گاه قدرت تغییر یابد، روزگار تغییر می یابد. با تغییر اقتدار، قدرت سیاسی و حكومت، زمانه دگرگون می شود و دگرگونیهای تربیتی فراهم می گردد. مردمان تحت حكومتی مستبد، ناچار از ملاحظاتی خواهند بود كه این خود موانعی در تربیت آنان ایجاد می كند و حكومتی آزادیخواه بستر مناسبی برای تربیت مردمان فراهم می سازد. نقشی كه سیاست و حكومت در تربیت به صورت مانع و مقتضی بازی می كند، نقشی انكار ناپذیر است. در این باره از امیرمومنان علی (ع) چنین وارد شده است: «الملك كالنهر العظیم، تستمد منه الجداول، فان كان عذبا عذبت و ان كان ملحا ملحت.»[2] . زمامدار همچون رودخانه ی پهناوری است كه رودهایی كوچك از آن جاری می شود، پس اگر آب آن رودخانه ی پهناور، گوارا باشد، آب درون رودهای كوچك گوارا خواهد بود و اگر شور باشد، آب درون آنها نیز شور خواهد بود. [صفحه 78]
از مهمترین موانع و مقتضیات تربیت، موانع و مقتضیات سیاسی است، یعنی نوع حكومت و حاكمیت، مناسبات سیاسی، فضای سیاسی حاكم، نوع سلوك زمامداران، مسئولان و كارگزاران، استبدادی و آزادی، عدالت و بی عدالتی، ماهیت قدرت حاكم و هر امر سیاسی و حكومتی. امیرمومنان علی (ع) نقش مانع یا مقتضی بودن سیاست و حكومت و قدرت و سیادت را چنان مهم دانسته كه در نامه ی تربیتی خود به امام مجتبی (ع) چنین تعبیر كرده است:
صفحه 78.